لغتنامه دهخدا > هزاررود

هزاررود

دهی است از بخش سیردان شهرستان زنجان که 1271 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه محلی و محصول آن غله ، پنبه ، گردو،انار و زیتون است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).

گلدیــــــــم سندن الهام آلام

یازیـــم داغلار یازیــــم داغلار

سن سیزبیلمم نه کوکده دی

سازیــــم داغلار سازیم داغلار



اوحســـــــرتین بیل منده دی

هــــرنه واریم سینه ن ده دی

کوکوم اصلیم دا سن ده دی

آی ریشه لــی سوزوم داغلار



روحــوم سندن تزه له نیر

خسته جانیم دای دوزالیر

گـــوزلــــریمده نور اله نیر

منیم ایککی گوزوم داغلار



سن سیزروحو ایتیرمیشم

سیــــزه پنــــاه یتیرمیشم

"اونـوتمازی"گئتیرمیــشــم

قربان کسیم اوزوم داغلار .

                                           ( سید نورالدین شفیعی)

موضوعات مرتبط: شعرهای شاعران هزاررودی

آرام باید سفر کرد؛ آنقدر آرام و با طمانینه که سفر را به نظاره بنشینی !!!

هر جا که آب باشد زندگی جریان دارد، آب مایع حیات است و نشاط و بهانه‌ای خوب برای سرزندگی و شکوفه زدن...

 اگر اهل زیبایی و سفر هستید بهار کم نظیر هزاررود را به هیچ وجه از دست ندهید. تنوع آثار طبیعی و تاریخی و طراوت جشن های بهاری این منطقه بسیار جذاب است.

 هزاررود  سرزمینی است که بسیاری، آب و هوای آن را به آب و هوای مدیترانه‌ای تشبیه می‌کنند.

 درخت‌های سربه فلک‌کشیده، آرامش آرمیده در پس چشمه‌های جاری، سرزمین موسیقی اصیل آذربایجانی و سرزمینی که باید سفر کرد تا بتوان آن را درک کرد....

 

    

موضوعات مرتبط: طبیعت هزاررود