اگر بخواهیم یک طبقه بندی اصولی از قشربندی هزاررود ارائه دهیم به شرح ذیل خواهد بود. قبل از اصلاحات ارضی قشربندی اجتماعی زیر حاکم و دو طبقه کاملا مجزا موجود بود:
1- طبقه ارباب یا خان 2- طبقه رعیت.
هر یک از این طبقات قشرهای مختلفی در خود جای می دادند.
1-طبقه و گروه ارباب شامل: قشرهای خان، مالک، کدخدا، مباشر یا نائب، خانه انصاف و مالکان.
2-گروه رعیت: شامل قشرهای آبیار، سربنه، دم آبیار، برزگر، دشتبان و میرآب.
3-علاوه بر گروه طبقه بندی فوق یک گروه مستقل دیگری بنام خوش نشین وجود داشت که با رعیت سروکار نداشته و در روستا به مشاغل مختلف می پرداختند.
روابط اجتماعی بین طبقات و قشرها
روابط بین گروه ارباب یا خان با رعیت بسته به زمین و آب و محصولات زراعی بود، هیچ رابطه دوستانه و صمیمی بین آنها وجود نداشت بلکه خان فقط افرادی را که در روستا از منزلت اجتماعی بالایی برخوردار بودند، می پذیرفت و با آنها رابطه خصوصی برقرار می کرد.
مالک یا خان بوسیله افرادی چون نائب یا مباشر اوامر لازم را به رعیت می رساند و رعیت هم بوسیله آنها و کدخدای محل، با خان ارتباط اجتماعی برقرار می کردند. قبل از اصلاحات ارضی دو طبقه قشر رعیت و خوش نشین ارتباط نزدیکی باهم داشتند و همواره هدف مشترکی را که شورش بر علیه خان بود دنبال می کردند. ولی بعد از اصلاحات ارضی به کسانی که به عنوان برزگر و کشاورز شناخته شده بودند، زمین، آب و نسق زراعی تعلق گرفت و قشر خوش نشین از داشتن نسق زراعی بی بهره ماند.
خوش نشین
منظو از خوش نشین یا آفتاب نشین کسانی بودند که به کارهای غیر کشاورزی از جمله دکانداری، سلمانی، کارگری، معلمی و مشاغلی از این قبیل می پرداختند.
بعد از تصویب قانون اصلاحات ارضی، قشر وسیع خوش نشینان این روستا از بهره این قانون محروم ماندند و زمین زراعی و نسق به آنان تعلق نگرفت و به همین علت عده ای از آنها با مهاجرت به شهرهای دور و نزدیک نقل و مکان کردند و عده ای هم سکونت در روستا را ترجیح دادند.
تاريخ : ۱۳۹۱/۰۲/۲۲ | | نویسنده : سلمان ولیمحمدی |