ساختار قدرت قبل از اصلاحات ارضی

در گذشته قدرت روستا در اختیار قشر خاصی بود، به عنوان مثال: در هرم قدرت خان قرار داشت که اکثر فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی را مشخص و تنظیم می نمود و بر تمام رعایا فرمانروایی می کرد، بعد مباشران و نمایندگان خان از اقتدار و نفوذ بیشتری برخوردار بودند. در سلسله مراتب ساختار قدرت و در مراحل بعد کدخدا و مسئول خانه انصاف قدرت قابل توجهی داشتند، روحانیون و ریش سفیدان و معتمدین نیز از نظر قدرت در مراحل بعد قرار داشتند و در پایین ترین سطح هرم مابقی افراد از جمله زارعین- رعایا و غیره قرار داشته است.

تغییر ساختار قدرت بعد از اصلاحات ارضی

در هزاررود بعد از اصلاحات ارضی به علت عدم آگاهی مردم ساختار قدرت قبلی چندان تغییر نکرد و خان مباشر و کدخدا و خانه انصاف همان قدرت و نفوذ سابق خود را حفظ کرد و به این سبب بود که خان هزاررود توانسته بود بخش قابل توجهی از زمینهای مرغوب و شالیزار و باغات زیتون را برای خود نگه دارد و همچنین عده زیادی از خوش نشینان روستا یه عنوان برزگر برای خان کار می کردند.

گرچه بعدها ارگانها و سازمانها و افراد دیگری این قدرت مالک را کاهش داده و مدیریت روستا را تغییر داده اند که می توان به سپاهی دانش و بهداشت، معلمان سرپرست تعاونی کدخدا اعضای انجمن ده، روحانیون محلی و مأمور عمران ده اشاره کرد.

 




تاريخ : ۱۳۹۲/۰۴/۱۳ | | نویسنده : سلمان ولیمحمدی |