🔹تو گذشتے و هواے گل شب بو کردم
🔸هر چه گل بود لب پنجره شب، بو کردم
🔹به زمین خیره شدم، دست دلم لو نرود
🔸حین برخورد تو دسپاچه شدم رو کردم
🔹دل، فرستاد که با چشم ستیزم چندے
🔸گوش اما به امان نامه ے ابرو کردم
🔹غرّش آه دلم لرزه به دل ها انداخت
🔸کرکسے بود اگر دور تو ترسو کردم
موضوعات مرتبط: شعرهای شاعران هزاررودی
🔸هر چه گل بود لب پنجره شب، بو کردم
🔹به زمین خیره شدم، دست دلم لو نرود
🔸حین برخورد تو دسپاچه شدم رو کردم
🔹دل، فرستاد که با چشم ستیزم چندے
🔸گوش اما به امان نامه ے ابرو کردم
🔹غرّش آه دلم لرزه به دل ها انداخت
🔸کرکسے بود اگر دور تو ترسو کردم
شاعر جوان و خوش آتیه طارم
سید مهدے شفیعے ( رَسّــــام )
موضوعات مرتبط: شعرهای شاعران هزاررودی
تاريخ : ۱۳۹۵/۱۱/۱۸ | | نویسنده : سلمان ولیمحمدی |