ای خون خدا حافظ ایمان و عقیده!
یک قطره ز تو بر شفق شام پریده

زان روز که از خون تو بر خاک چکیده
در کرب وبلا هست غم تاریخ چکیده

 "دانی که چرا" سرخ و قشنگ است رخ لاله
چون بر رگ او خون غزلواره رسیده

بر سینه او داغ سیاهی بنشسته
افتادن هفتاد و دو عاشق چو شنیده

راوی خبر آورد که افتاد حسین
پاییز شده گلشن و شمشاد خمیده

در گلشن تاریخ، فلک مثل گل تو
آن لاله نوباوه و لب تشنه نچیده

مرغان هوا غرق نمازند و نیاز
از صوت اذان تو از آن حلق بریده

اسطوره جاوید سرافرازی و مهر
ای نور شب شوم دغل، پرده دریده

تا مرثیه تلخ تو را خامه شنیده
پوشیده سیه واژه هر شعر و قصیده





تاريخ : ۱۳۹۷/۱۰/۲۹ | | نویسنده : سلمان ولیمحمدی |